سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]

4 یوسف در بند اسرائیل



84/5/24 ساعت: 5:3 عصر
 

 اى با نَفَسِ امام خو کرده‏
زان رایحه کسب آبرو کرده‏
سرمست ز باده کلام او
توفیق شهادت آرزو کرده‏
یک قوم تو را شهید مى‏خوانند
یک قوم تو را اسیر مى‏دانند
اما چه کنم که ناجوانمردان‏
تصویر تو را ز خویش مى‏رانند
اى بلبل در چمن نگنجیده‏
اى یوسف در وطن نگنجیده‏
اى نور دو چشم پیر کنعانى‏
زندانىِ در وطن نگنجیده‏
اى کاکل غرق خون برآشفته‏
در بوته آزمون برآشفته‏
تو کیستى آنکه نور نوشیده‏
پیراهنى از حضور پوشیده‏
تندیسه غیرت و جوانمردى‏
بر ظلمت شام غم خروشیده‏
من کیستم؟ آنکه در وطن مانده‏
در بند حجاب خویشتن مانده‏
چشمى به در امید خشکیده‏
در حسرت بوى پیرهن مانده‏
اى زمزم کوثرى مرا دریاب‏
وى پنجه حیدرى مرا دریاب‏
دستانم هر تپش عطش دارد
وى لطف برادرى مرا دریاب‏
دریاب که بى‏تو سخت درماندم‏
در مصر غم تو دربه‏در ماندم‏
از پیرهنت حوالتى بفرست‏
بى‏برگ عبور پشت در ماندم‏
اى جَبهه به خاکِ جِبهه‏ها سوده‏
در معرکه‏ها دمى نیاسوده‏
وى اسوه استقامت و ایثار
در مصر شکنجه‏ها نفرسوده‏
اى گمشده حصار پیچیده‏
وى ماه به شام تار پیچیده‏
دستان کدام فتنه رویت را
در پرده‏اى از غبار پیچیده؟

سروده مرحوم محمد رضا آقاسی

  

 


نوشته شده توسط: چشم به راه یوسف



 RSS 
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک

:: کل بازدیدها ::
59177

:: بازدید امروز ::
2

:: بازدید دیروز ::
4

:: اوقات شرعی ::

:: درباره من ::


:: لینک به وبلاگ ::

4 یوسف در بند اسرائیل

:: لینک دوستان من ::

:: لوگوی دوستان من ::



:: اشتراک ::